آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آیینه شکستن خطاست
حکیم ابو معین ناصر خسرو بن حارث قبادیانی بلخی ملقب به حجت از شاعران و نویسندگان بسیار توانا و بزرگ ایران و از گویندگان درجه اول زبان فارسی است. وی در ماه ذی القعده سال 394 هجری در قبادیان از نواحی بلخ متولد شد و در سال 481 در یمکان بدخشان در گذشت. نام او و پدرش به نحوه که ذکر شد در اشعارش چند بار آمده و لقب خود را هم بصورت حجت یا حجت زمین خراسان که فی لواقع عنوان و درجهُ مذهبی او در میان اسمعیلیان بوده و از جانب خلیفه فاطمی بوی تفویض شده بود. در ابیات متعدد ذکر کرده است. وی در آغاز سفر نامه خود را قبادیانی مروزی خوانده است و انتسابش به قبادیان بلخ که تولد او بوده است از اشعارش نیز ثابت میشود
پیوسته شدم نسبت به یمکان کز نسل قبادیان گسستم
و به همین سبب نیز در اشعار خویش همه جا از بلخ به عنوان وطن و شهر و خانه خود سخن میراند و او را در آنجا ضیاع و عقار و طایفه و برادر بود. و از آن در بعضی از بیات خود با تحسر یاد میکرد. خسرو از خاندان محتشمی بود و ثروتی بود و ثروتی در بلخ داشت و از کودکی به کسب علوم و آداب اشتغال ورزید. از ابتدای جوانی به تحصیل علوم و تحقیق در ادیان و عقاید مختلف پرداخت و اشعار عرب را به تحقیق مطالعه کرد. در دوران غزنویان و در دربار سلاطینی چون محمود و مسعود حضور داشت و همچنین در دربار سلجوقی به دبیری مشغول بود. ناصر خسرو ممالک زیادی را سیر وسفر کرد و همین مسافرتها باعث خلق اثرهای جاودانه ای از وی شد. ناصر خسرو را در تذکره ها گاه با شهرت علوی مذکور داشته اند. و این شهرت ماخذ درستی ندارد و گویا ناشی از سرگذشت مجهولی است که برای او نوشته و به او نسبت داده شده و در آن سرگذشت نسب ناصر خسرو به پنج واسطه به امام علی بن موسی الرضا میرسد، شاید سبب علاقه او به آل علی و اظهار این علاقه شدید در آثار خود چنین نسبی برای وی است. تولی ناصر خسرو به سال 394 اتفاق افتاده و شاعر خود در اشعار خویش به این عمر اشاره کرده و گفته:
بگذشت پس هجرت سیصد نود و چهار بگذشت مرا در بر با مرکز اغبر
ناصر خسرو پس از کسب علوم و آداب در جوانی به دربار سلاطین و امرا راه یافته و به مراتب عالی رسید و حتی چنانکه در سفر نامه آورده است بارگاه ملکوت عجم و سلاطین را، چون سلطان محمود غزنوی و پسرش دیده است، بدین ترتیب در اوان جوانی بیش از 27 سال از عمر خود را در دستگاه های دولتی گذرانده و تا سن 43 سالگی که هنگام سفر او به کعبه است، به مراتب عالی از قبیل دبیری رسیده و در اعمال و اموال سلطانی تصرف داشته و به کارهای دیوانی مشغول بوده و مدتی در آن شغل مباشرت نموده و در میان اقران شهرت یافته بود و عنوان ادیب و دبیر فاضل گرفته و شاه وی را خواجه خطیر خطاب میکرده است. ناصر خسرو بعد از آنکه مدتی از عمر خود را در حین کسب انواع فضائل، در خدمت امرا در لهو و لعب و کسب مال و جاه گذرانده، اندک اندک دچار تغییر حال و در اندیشه درک حقایق هستی گام نهاد و با علمای زمان خود که غالبا اهلظاهر بوده اند به بحث پرداخت لیکن خاطر وقاد او زیر بار تعبد و تقلید نمیرفت و جواب سئوالات خود را از مدعیان علم و حقیقت نمییافت و از این رو همواره خاطری مضطرب و اندیشه ای نا بسامان داشت، و شاید در دنبال همین تفحصات باشد. که مدتی در سفر ترکستان و سهند و هند گذرانید و با ارباب ادیان مختلف معاشرت و مباحثت نمود. در این راه کارش به سرگردانی کشید این سرگردانی و نابسامانی شاعر با خوابی که دیده بود پایان گرفت. که در ماه جمادی آلاخر سال 437 در این خواب و رویا، کسی او را به سوی کعبه فا خواند. پس به اتفاق برادر خود ابوسعید روانه حجاز شد این مسافرت هفت سال طول کشید.
درک وجود لایزل الهی و لذت رسیدن به معبود نزد استاد به اندازه ای بود که وی در این سفر 4 بار حج کرد. 3 سال در مصر بسر برد و در آنجا به مذهب اسمعیلی گروید و بعد از طی مراحل و مدارج لقب حجت یافت. هنگامیکه ناصر خسرو از سفر مصر و حجاز به خراسان بازگشت 50 ساله بود و در آنجا شروع به دعوت باطنیان کرد. که با مخالفت شدید علمای اهل سنت و حاکمان زمان روبه رو شد تا عاقبت به دره یمگان رفت. در آنجا به اداره و دعوت فاطمیان خراسان اشتغال داشت. و به مبا حثه با علمای اهل سنت پرداخت و اندک اندک دشمنان و مخالفان او از میان متعصبان فزونی گرفتند. و کار بر او دشوار کردند و گویا فتوای قتل او داده شد و او که گرفتار مخالفت بسیار شدید سلاجقه شیعه بود ناگزیر به تهمت به دین و قرمطی و ملحد بودن ترک وطن گفت تا از شر ناصبیان رهایی یابد.
آثار منثور ناصر خسرو عبارتند از: سفرنامه، خوان اخوان، گشایش و رهایش، جامع الحکمتین، زادالمسافرین، وجه دین، سفرنامه در شرح مسافرت هفت ساله استاد و به نثری ساده و حاوی اطلاعات دقیق جغرافیایی و تاریخی و بیان عادات و آداب مردمی است. که ناصر خسرو در سفر های طولانی و ممالک مختلف دید و دیگر کتابهایش همگی در کلام و توضیح مطالب مختلف مذهب اسمعیلی یا در جواب پرسشهایی است درباره مباحث اعتقادی همین مذهب و از میان آنها زاد المسافرین مهمتر از همه و از جمله کتاب بسیار مشهور در کلام اسمعیلیه است. تالیف این کتاب در سال 453 هـ. ق انجام شد.
این کتاب در بیست و هفت (قول) نوشته شده و مولف در این اقوال از اقسام علم و بحث در حواس و اجسام متعلقات آن و نفس و هیولی و مکان و زمان و ترکیب و حدوث عالم و اثبات صانع و خلقت عالم و کیفیت اتصال نفس به جسم و معاد و رد مذهب تناسخ و اثبات ثواب و عقاب اخروی بحث کرده است.
کتاب دیگر وجه دین یکی دیگر از آثار مهم ناصر خسرو است که در آن به اختصار راجع به مسائل کلامی اسمعیله و تاویلات و باطن عبادات و احکام شریعت اسمعسلیان سخن رفته است.
آثار منظوم او نخست دیوان اوست که چند بار به طبع رسید و دو منظومه مثنوی یکی بنام روشنایی نامه در وعظ و حکمت و دیگر سعادتنامه بر همان روش منظومه نخستین است و از این دو منظومه نیز چاپهایی ترتیب یافته است.
ناصر خسرو در سال 481 در یمکان بدرود حیات گفت. و در آنجا به خاک سپرده شد که در آن هنگام 87 ساله بود. قبر او مدتها بعد از وی مزار اسمعیلیان معروف و مشهور بود.