معمولاً با شنیدن اصطلاح شبکه اجتماعی یا Social Network به یاد پلتفرمهای اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام و نرم افزارهای پیام رسان مانند واتس اپ و تلگرام میافتیم.
اما مهم است که به خاطر داشته باشیم هم شبکهو هم تعامل اجتماعی قبل از ظهور و توسعه تکنولوژی دیجیتال هم وجود داشتهاند و میتوان گفت شبکه های اجتماعی انسانی حتی از دوران غارنشینی و شکار و صیادی، همراه ما انسانها بودهاند.
این درس به بررسی جنبهی غیردیجیتال شبکه های اجتماعی یعنی ارتباطات اجتماعی انسانها میپردازد.
درک بهتر مفهوم شبکه های اجتماعی باعث میشود پلتفرمهای اجتماعی و دینامیک آنها را هم بهتر درک کنیم و بتوانیم از آنها بهتر استفاده کنیم.
آنچه در ادامه میخوانید:
تعریف شبکه اجتماعی
شبکه اجتماعی، مجموعههایی از الگوهای رابطه بین دو یا چند عضو است.
این رابطهها با هدف تبادل اطلاعات و حل مسئله شکل میگیرند و دوام نسبی دارند.
البته اگر علاقهمند به مطالعه تعریفهای دقیقتر و آکادمیکتر باشید میتوانید به کارهای کسانی مانند مارک گرانووتر (Mark Granovetter) یا جان بارنز (John Barnes) مراجعه کنید.
چون محققان و روانشناسان اجتماعی ترجیح میدهند از واژههای دقیقتری استفاده کنند. مثلاً به جای عضو از اصطلاح کنشگر (Actor) استفاده میکنند. این اصطلاح به ما یادآوری میکند که شبکه های اجتماعی فقط بین انسانها وجود ندارند و میتوانند بین مجموعههای انسانی (مثلاً شرکتها و سازمانها) هم وجود داشته باشند.
دوام نسبی هم اصطلاح دقیقی نیست. اما برای هدف ما در این درس کافی است:
اینکه شما یک نفر را در یک مهمانی ببینید و چند دقیقه با او صحبت کنید، معمولاً به عنوان شکل گیری پیوند اجتماعی در نظر گرفته نمیشود؛ چون این ارتباط بسیار کوتاهمدت است.
اما اگر شماره تلفنهای خود را رد و بدل کنید، میتوان گفت این رابطه از حد یک تماس لحظهای فراتر رفته و یک پیوند اجتماعی شکل گرفته است؛ هر چند شاید این پیوند هم به صورت جدی یا طولانی ادامه پیدا نکند.
تاریخچه علم شبکه های اجتماعی
همانطور که در ابتدای این درس اشاره شد، شبکه های اجتماعی حتی قبل از دوران صنعتی در عصر کشاورزی و شکار هم وجود داشتهاند.
هر یک از انسانها، شبکههایی از دوستی و رابطه را شکل میدادهاند و در قالب این شبکهها به همکاریو تبادل اطلاعات میپرداختهاند.
میتوان گفت آنچه امروز به عنوان فرهنگ میشناسیم، محصولِ شبکه اجتماعی است؛ چون اگر تعامل و تبادل اطلاعات و تأثیرگذاری انسانها بر یکدیگر از طریق دوستی و آشنایی نبود، الگوهای رفتاری مشابه در یک قوم یا قبیله شکل نمیگرفت.
مطالعاتی که طی سالهای اخیر بر روی قبایل بدوی و زندگی وابسته به شکار در طبیعت انجام شده، وجود شبکه اجتماعی به همان مفهوم مدرنی که ما میشناسیم را تأیید میکند
شبکه های اجتماعی طی قرنهای اخیر به علتها و انگیزههای مختلف مورد توجه محققان قرار داشتهاند.
اگر به متن های تاریخی مراجعه کنید به سادگی در مییابید که بیماری های مسری مثل طاعون و وبا، از جمله نخستین مواردی بودند که توجه دانشمندان را به شبکه های اجتماعی جلب کردند. نوع و عمق و گستردگی ارتباط میان انسان ها و سرعت و شدت شیوع در جوامع مختلف را مشخص میکرد.
در درسهای تاریخچه پول هم دیدیم که شبکه های اجتماعی میان معتمدین شهرها، باعث به وجود آمدن ارز به جای پول شد.
یا اینکه چگونه شبکه های ارتباطی میان مأموران دولتی، اختراع اسکناس توسط چینیها امکانپذیر کرد.
اما همهی این توصیفها در حد کیفی بودهاند و تا قرن بیستم، کمتر به شکل دقیق و کمّی و عددی به این مسئله پرداخته شده بود.
جان بارنز (John Barnes) را یکی از نخستین کسانی میدانند که نگاهی علمی به شبکه های اجتماعیداشت و با توجه به اینکه مقالهی او در این زمینه در سال ۱۹۵۴ منتشر شد، معمولاً به صورت قراردادی، سال ۱۹۵۴ را شروع شکلگیری علم شبکه های اجتماعی در نظر میگیرند.
ابتدا بیشتر مطالعات شبکه های اجتماعی در حد ترسیم جامعه نگار یا گراف اجتماعی (Sociogram) بود.
اما توسعه نظریه گرافها و افزایش قدرت کامپیوترها و امکانات محاسباتی باعث شد که دانش تحلیل شبکه های اجتماعی به شدت گسترش یابد و ابزارهای عددی و ریاضی بسیاری به آن افزوده شود.
برخی از دانشمندان مطرح در حوزه شبکه های اجتماعی
نمیتوان به سادگی فهرستی جامع و مانع از دانشمندان حوزهی شبکه های اجتماعی تنظیم کرد.
اما در اینجا چند نمونه از مشهورترین و شناختهشدهترین دانشمندان این حوزه را فهرست میکنیم که مطالعه و جستجو دربارهی آنان میتواند راه را برای شناخت دیگر فعالان این حوزه نیز هموار کند:
گرانووتر (Granovetter)
گرانووتر جامعه شناس و متولد ۱۹۴۳ است و در دانشگاه استنفورد تدریس کرده است.
فعالیتهای علمی او طی سالهای اخیر – به خاطر سن بالا – کمتر شده، اما مقالههای متعددش طی دهههای گذشته (از جمله مقالهای که در سال ۱۹۷۳ در طبقهبندی ارتباطات اجتماعی در شبکه های اجتماعی منتشر کرد) باعث شده که او را از جمله بنیانگذاران علم شبکه های اجتماعی بدانند.
کریستاکیس (Christakis)
نیکولاس کریستاکیس، پزشک و جامعهشناس است و مخاطبان عمومی او را معمولاً به واسطهی کتاب Connected که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد میشناسند.
بسیاری از مطالعات و تحقیقات او (از جمله کتاب Connected) با همکاری دوستش جیمز فاولر (James Fowler) انجام شدهاند و هنوز هم تیمهای تحقیقاتی متعددی با سرپرستی او در زمینهیشبکه های اجتماعی فعالیت میکنند.
کریستاکیس سخنرانیهای بسیاری هم در این زمینه دارد و پیدا کردن مقالهها و سخنرانیهای او در وب دشوار نیست.
آلبرت باراباشی (Albert-László Barabási)
آلبرت باراباشی از جمله بزرگترین متخصصان زنده در زمینه شبکه هاست. او که رشتهی اصلیاش فیزیک بوده است، امروز بیشتر به خاطر نظریه شبکه ها شناخته میشود.
از جمله ویژگیهای ارزشمند باراباشی، این است که ضمن توسعهی نظریهی شبکهها در تخصصیترین بخشهای آن، در نوشتن آثار عمومی عامه فهم در زمینهی شبکه ها هم استاد است.
کتابهای Linked و Bursts از جمله کتابهایی هستند که مطالعهی آنها به همهی علاقهمنداننظریه شبکه ها (Network Theory) توصیه میشود.
رابطه دانش شبکه های اجتماعی با نرمافزاری که ما میشناسیم چیست؟
احتمالاً خودتان هم باید بتوانید در مرحله، پاسخ سوال بالا را حدس بزنید.
آنچه ما به عنوان اینستاگرام و فیس بوک و توییتر میشناسیم، ابزارهای دیجیتال برای توسعه شبکه های اجتماعی هستند.
البته چون در ادبیات روزمره کمتر با دانش شبکه های اجتماعی کار داریم، معمولاً همان اصطلاح شبکه های اجتماعی را برای این ابزارها به کار میبریم.
این را هم میدانیم که در کشورمان رایج است که بسیاری از رسانهها، مسئولان و قانونگذاران به همه چیز فضای مجازی میگویند. بنابراین تا زمانی که در ایران صحبت میکنید، میتوانید با خیال راحت هر زمان تفاوت اصطلاحات تخصصی این حوزه را به خاطر نداشتید، از اصطلاح فضای مجازی به جای اینترنت، مودم، وب، موبایل، علم شبکه های اجتماعی، تلگرام، اینستاگرام، کریستاکیس، باراباشی و سایر نامهای مرتبط استفاده کنید.
شبکه اجتماعی انسانی (تعریف و تاریخچه)