Quantcast

کارآفرینی و ایجاد مدیریت کسب و کارهای کوچک بخش اول

menuordersearch
bigmagazin.com
سبد خرید شما خالی است !
تومان
سبد خرید
دسته بندی کالا ها
شنبه ششم مرداد ۹۷
(4)
(0)
کارآفرینی و ایجاد مدیریت کسب و کارهای کوچک بخش اول
اگر چه ما بحث‌های متنوعی را در زمینه‌ی کارآفرینی و مدیریت کسب و کار در دوره MBA مطرح کرده‌ایم، اما با توجه به اینکه کسب و کارهای جوان، بعضاً نیازهای متفاوتی دارند، و نیز با در نظر گرفتن اینکه تعداد قابل توجهی از دوستان متممی، کسب و کارهای جوانی را ایجاد کرده‌اند، تصمیم گرفتیم بحث کارآفرینی و مدیریت کسب و کار جدید را در قالب یک نقشه راه مستقل مطرح کنیم.
قاعدتاً برای چنین بحثی مناسب است که عنوان SBA را انتخاب کنیم (Small Business Administration).
اگر چه این بحث از MBA کوچکتر به نظر می‌رسد و ابهت دوره DBA و سایر xBA ها را ندارد، اما بر این باور هستیم که این بحث، در شرایط فعلی کشور ما و با توجه به ترجیحات و اولویت‌های دوستان متممی، باید جایگاه ویژه‌ای در متمم داشته باشد.
طبیعتاً آنچه در نقشه راه کارآفرینی می‌گوییم، الزاماً شبیه یا جایگزین آنچه به عنوان کارآفرینی در دانشگاه های کشور آموزش داده می‌شود نیست.
بلکه بیشتر، تلاش برای پاسخ به دغدغه ‌ها و چالش‌هایی است که با گردآوری و تحلیل نظرات و دیدگاه‌های دوستان متممی حاصل شده است.
مثل بقیه نقشه راه ها، مطالب مطرح شده در این نقشه راه هم به تدریج تکمیل‌تر خواهند شد و انتشار نقشه راه مدیریت کسب و کار جدید یا SBA علاوه بر اینکه مسیر کارآفرینی را برای دوستان متممی شفاف می‌کند، تصویر دقیق‌تری از ذهنیت متمم را هم در حوزه‌ی کسب و کار برای شما ترسیم خواهد کرد.
آیا یک کارآفرین موفق حتماً به آموزش رسمی کارآفرینی نیاز دارد؟
پاسخ منطقی به چنین سوالی، منفی است.
کارآفرین های موفق بسیاری را می‌شناسیم که آموزش‌های رسمی ندیده‌اند.
از سوی دیگر، دانش کارآفرینی هم بر اساس مطالعه‌ی رفتار و تصمیم های کارآفرینان تدوین شده است. به عبارت دیگر، رابطه‌ی بین علم کارآفرینی و افراد کارآفرین، عکسِ چیزی است که معمولاً به ذهن می‌رسد.
بیش از آنکه کارآفرین‌ها به دانش کارآفرینی نیاز داشته باشند، دانش کارآفرینی نیازمند تجربه کارآفرینان است.
با این حال یک نکته را نباید فراموش کنیم:

دانش کارآفرینی – که ترکیبی از بحث‌های تئوریک مدیریتی و تجربه های کارآفرینان است – می‌تواند احتمال خطا و سطح خطر را برای کسب و کارهای جوان کاهش دهد.
 
 
مبانی تئوریک و آکادمیک کارآفرینی
قبل از اینکه ادامه‌ی این نقشه راه را مطالعه کنید، لازم است تأکید کنیم که در این‌جا، بیشتر بر جنبه‌های کاربردی و اجرایی کارآفرینی تأکید شده است.
اگر قصد دارید کارآفرینی را به شکلی عمیق‌تر و جدی‌تر بخوانید و بیاموزید (یا آموزش دهید)، پیشنهاد ما این است که موازی با مطالب مطرح شده در این نقشه راه، به مجموعه درس‌هایی که به جنبه‌های پایه‌ای کارآفرینی می‌پردازند نیز سر بزنید.
ما مفاهیمی مانند تعریف استارت آپ، مفهوم مرکز رشد، شناخت بنگاه های اقتصادی، کارآفرینی دولتی و برخی کتابهای مرتبط با کارآفرینی را در آن‌جا به صورت دقیق و مفصل مطرح کرده‌ایم:
گام صفر : آیا حتماً باید از کسب و کار فعلی خود جدا شوید؟
کسانی که به کارآفرینی و کسب و کار مستقل فکر می‌کنند را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
  • آن‌هایی که در حال حاضر، مشغول به کار هستند
  • کسانی که اکنون در کسب و کار و سازمان دیگری حضور ندارند
به خاطر داشته باشیم که کارآفرینی حتماً قرار نیست با ترک شغل فعلی انجام شود.
اگر مدیران و همکاران در محیط فعلی، هوشمندی کافی را داشته باشند، می‌توانیم به یک کارآفرین درون سازمانی تبدیل شویم.
کارآفرین درون سازمانی یا کارآفرین سازمانی (Intrapreneur) کسی است که برای ارزش آفرینی و نوآوری، ساختار و کسب و کار فعلی خود را ترک نمی‌کند.
گام اول: آیا مدل کسب و کار شما مشخص است؟
کم نیستند کسانی که ابتدا تصمیم می‌گیرند کارآفرین شوند و سپس با خود فکر می‌کنند که حالا که می‌خواهیم کارآفرین شویم، چه کاری از دست‌مان برمی‌آید؟
می‌توان حدس زد که این افراد بخش قابل توجهی از آمار شکست کسب و کارهای نوپا را نیز به خود اختصاص می‌دهند.
می‌توانیم بپذیریم که در مراحل اولیه‌ی کارآفرینی، طرح تجاری یا بیزینس پلن را با همه‌ی جزئیات آن نداشته باشیم و ندانیم. اما مدل کسب و کار، یکی از زیرمجموعه‌های طرح کسب و کار است که باید قبل از خلق یک فعال تجاری جدید، در ذهن‌مان شکل گرفته باشد.

 

اگر بخواهیم برنامه مهاجرت به کشوری دیگر را به عنوان یک استعاره مفهومی از خلق کسب و کار در نظر بگیریم – با کمی قربانی کردن دقت علمی – می‌‌توانیم بگوییم:
  • مدل کسب و کار، در حد فکر کردن به مقصد سفر، ارزیابی ذهنی (و تحقیق اولیه)‌ در مورد عملی بودن مسافرت و فرصتها و تهدیدهای آن و نیز فکر کردن به مکانیزم های کسب درآمد و هزینه های زندگی در کشور مقصد است.
  • طرح تجاری، وسیله مسافرت، تاریخ مسافرت، هزینه‌های سفر، هزینه‌های اقامت، فرایند جستجوی شغل، جایگزین احتمالی در صورت شکست خوردن برنامه مهاجرت و حتی انتخاب یا عدم انتخاب شریک در این مهاجرت را در برمی‌گیرد.
اگر چه واژه مدل کسب و کار، با بحث کسب و کارهای اینترنتی رایج شد و گسترش یافت، اما به خاطر داشته باشیم که این مفهوم امروز، همه‌ی انواع کسب و کار از کسب و کار ساده‌ی خانگی تا بزرگترین کسب و کارهای تولیدی یا بازرگانی یا تکنولوژیک جهان را زیر چتر خود قرار می‌دهد.
 
 
تا زمانی که یک مدل کسب و کار مشخص در ذهن‌تان شکل نگرفته، مراحل اجرایی و عملیاتی کارآفرینی را آغاز نکنید.
قبل از تعریف دقیق مدل کسب و کار، شما در بهترین حالت، یک علاقه‌مند به کارآفرینی هستید و نه بیشتر.
 
 
[ درس مرتبط: مدل کسب و کار ]
 
گام دوم: آشنایی با مفهوم کسب و کار کوچک
نه. اشتباه نکنید.
نمی‌توانید مستقیماً‌ به داخل استخر کارآفرینی بپرید.
چاره‌ای نیست جز اینکه تکلیف برخی مفاهیم مقدماتی را با هم مشخص کنیم.
این کار را مانند همان مثال کلاسیک تیز کردن تبر در نظر بگیرید. زمان می‌برد. اما درک بهتری از فضای مدیریت کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی به ما خواهد داد:
 
تعریف کسب و کار کوچک چیست؟
شاید چنین سوالی به نظر بدیهی برسد.
اما فراموش نکنیم که اندازه کسب و کار را به شیوه های متفاوتی می‌توان سنجید. موارد زیر تنها بعضی از معیارهای سنجش ابعاد کسب و کار هستند:
  • بر اساس تعداد کارکنان
  • بر اساس گردش مالی سالانه یا میزان درآمد سالانه
  • بر اساس تعداد مشتریان
  • بر اساس سرمایه گذاری اولیه
  • بر اساس سن کسب و کار
گاهی یک کسب و کار بازرگانی سه نفری، ده‌ها میلیارد تومان در سال گردش مالی دارد و گاه یک کسب و کار صد نفری کارگاهی، با یک میلیارد تومان اداره می‌شود.
گاهی یک کسب و کار، فقط بر روی یک مشتری بنا شده (مثلاً یک سازمان بزرگ) و پس از چند سال، نمی‌خواسته یا نتوانسته مشتریان جدید جذب کند.
گردش مالی و تعداد کارکنان زیاد است. اما بازار آن کسب و کار هنوز کوچک است.
 
از آنجا که ما بحث کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای کوچک را در کنار هم قرار داده‌ایم، فرض‌مان بر این است که کسب و کار کوچک، با حداقل یکی از شاخص‌های زیر شناخته می‌شود:
  • تعداد کارکنان کم (شاید کمتر از ۲۰ نفر) و ظرفیت پایین برای ایجاد اشتغال
  • کارآفرینی با سرمایه کم
  • سن کم (در دوران تولد و رشد اولیه)
  • سرمایه گذاری اولیه پایین (به نسبت عرف صنعت خودش)
همچنین مستقل از ساختار مالکیت شرکت (دولتی یا خصوصی بودن)‌ فرض می‌کنیم که دست مدیران کسب و کار در تصمیم گیری و اجرا تا حدی باز است و گرفتار قواعد سفت و سخت سازمان‌های بزرگ نیستند.
با توجه به موارد فوق، بحث کارآفرینی و کسب و کار کوچک در متمم، تا حد زیادی با تعریفی که از استارت آپ در متمم پذیرفته‌ایم، تطبیق دارد:
استارت آپ چیست؟
نقش و اهمیت کسب و کارهای کوچک در اقتصاد کشورها
احتمالاً با دیدن این تیتر، به خودتان می‌گویید: متمم هم سراغ بحث‌های کلیشه‌ای و تکراری در کارآفرینی رفته است. وگرنه، چنین بحث‌هایی برای یک کارآفرین که کسب و کار کوچکی را خلق کرده یا مدیریت می‌کند چه کاربردی دارد؟
طبیعتاً با مطرح شدن و توسعه این بحث‌، انگیزه‌ی متمم از مطرح کردن این موضوع واضح‌تر می‌شود.
اما فعلاً اجازه بدهید به چند نکته اشاره کنیم.
آشنایی با نقش و سهم کسب و کارهای کوچک در اقتصاد ملی باعث می‌شود که:
  • کارآفرینان و فعالان در کسب و کارهای کوچک،  احساس بهتری نسبت به فعالیت خود داشته باشند  و بتوانند در همکاران و کارکنان و اعضای تیم خود نیز، احساس بهتری را ایجاد کنند. بسیاری از کارآفرینان، فکر می‌کنند که کوچک بودن کسب و کار یک مرحله‌ی نامطلوب اما ضروری است که باید آن را مانند درد زایمان تحمل کرد تا بتوانند پا به دنیای کسب و کارهای بزرگ بگذارند. در حالی که کوچک بودن و حتی کوچک ماندن می‌تواند یک انتخاب باشد. ضمن اینکه کسب و کارهای کوچک بخش ارزشمندی از اقتصاد کشورها هستند و فعالیت در آنها می‌تواند کاملاً افتخار آمیز و غرورآفرین باشد.
  • کسی که به سراغ بازی کارآفرینی می‌رود، دیر یا زود وادار خواهد شد در نقش یک متقاعد کنندهروبروی خانواده، همکاران و دوستان قدیمی، مدیران بانک‌ها و سرمایه گذاران و افراد مختلف بایستد و از خود و ایده و کسب و کارش دفاع کند. فرد  کارآفرین هر چه بهتر جایگاه خودش را بشناسد، از موقعیت و موضع بهتر و قدرتمندتری در مذاکره ها بهره‌مند خواهد بود.
  • طبیعتاً سیاست‌های دولت‌ها و شرایط اقتصادی و معادلات بین المللی، می‌توانند جایگاه کسب و کارهای کوچک در اقتصاد کشور را در مقاطع مختلف بهبود بخشیده یا تضعیف کنند. مدیر یا بنیان گذار کسب و کار، به عنوان یک استراتژیست، با شناختن جایگاه کسب و کارهای کوچک در اقتصاد، می‌تواند  اثر مواضع دولتها و نیز قوانین بر روی اکوسیستم کسب و کار کشور  را تحلیل کرده و  روندهای آتی کسب و کار  خود و سناریوهای احتمالی را با دقت و کیفیت بهتری، طراحی و ارزیابی کند.
تفاوت کسب و کار کوچک با سایر کسب و کارها چیست؟
در زمینه کسب و کارهای کوچک و تفاوت آنها با کسب و کارهای بزرگ، می‌توان به نکات زیادی اشاره کرد.
اما مهم‌ترین تفاوت کسب و کارهای کوچک با کسب و کارهای بزرگ (لااقل در بحث ما) این است که بخش قابل توجهی از نظریه های مدیریتی و ابزارهای مدیریتی که در مورد سازمان‌های بزرک توصیه و تجویز می‌شوند، در سازمان‌های کوچک و برای سالهای اولیه فعالیت کارآفرینان قابل استفاده نیستند.
 
گام سوم: مفهوم موفقیت و شکست در کسب و کارهای کوچک
هیچ کس نمی‌خواهد یک کسب و کار شکست خورده داشته باشد. این را همه می‌دانیم.
اما اگر بپرسیم که منظورتان از کسب و کار موفق چیست، احتمالاً پاسخ شفاف و مشخصی دریافت نخواهیم کرد. یا لااقل می‌توان گفت پاسخ افراد مختلف به پرسش معیارهای موفقیت کسب و کار، می‌تواند بسیار متفاوت باشد.

 

نکته جالب اینجاست که بسیاری از مردم و کارآفرینان، موفقیت یک کسب و کار کوچک را به بزرگ شدن آن می‌دانند.
در حالی که وقتی کسب و کار بزرگ شد، از فضای دیگری صحبت می‌کنیم. ما باید برای موفقیت یک کسب و کار در دوران کوچکی معیارهای مشخصی داشته باشیم.
در غیر این صورت، مانند پدر و مادری می‌شویم که موفقیت و خوشبختی کودک‌شان را در ازدواج و دانشگاه رفتن و شغل یافتن می‌بینند.
این نوع رویاپردازی، کودکی را به عنوان یک پل زیر پای بزرگسالی ویران می‌کند.
 
بحث دیگری که بسیار مهم است این است که جنبه های مختلف شکست را بشناسیم.
یک کسب و کار، فقط به یک شیوه و الزاماً از یک جنبه شکست نمی‌خورد.
کسب و کاری ممکن است به علت نداشتن نقدینگی کافی شکست بخورد. کسب و کار دیگری به علت استراتژی نادرست.
یک کسب و کار به خاطر پیش بینی نادرست از تغییرات محیط نابود می‌شود و کسب و کار دیگر، به خاطر مدیریت نادرست منابع انسانی.
شناختن مولفه های مختلف شکست کسب و کار از دو جنبه اهمیت دارد.
نخست اینکه  شکست، در بسیاری از کسب و کارها اجتناب ناپذیر است.
پس منطقی است به دانش و اطلاعات کافی برای شناختن لایه ها و شیوه های مختلف شکست خوردن، مجهز باشیم.
به این وسیله می‌توانیم شکست‌های خود را بهتر بشناسیم و بفهمیم و تحلیل کنیم و از آنها پلی برای موفقیت‌های آتی بسازیم.
نکته‌ی دیگری هم وجود دارد:

 

ما این موضوع را به صورت مستقل و با جزئیات بیشتر، تحت عنوان کالبدشکافی پیش از مرگ، با دوستان متممی به بحث گذاشته‌ایم.
 
هم‌چنین پیشنهاد می‌کنیم برای مطالعه و مرور بحث مهم زیر را درباره شکست کسب و کارها وقت بگذارید:
 
البته از میان درس‌های مطرح شده، ما فکر می‌کنیم با توجه به علاقمندی شما به بحث کارآفرینی، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

 

  ارزش آفرینی

 

  مدیریت بازاریابی
  فنون مذاکره
  مهارت کار تیمی

گام چهارم: شناخت و پرورش مدل ذهنی مناسب کارآفرینی
ما در کارگاه شخصیت شناسی در محیط کار،‌ اشاره‌ای به بحث مدل های شناخت صفات انسان‌ها داشتیم و در آنجا تا حدی با نگرش گوردون آلپورت و نظریه های صفاتی به انسان‌ها آشنا شدیم.
از سوی دیگر، به صورت مستقل و گسترده به بحث مدل های ذهنی هم پرداخته‌ایم.
اگر چه گاهی اوقات، به سادگی نمی‌توان مرز صفات شخصیتی و مدل ذهنی را از هم تفکیک کرد، اما اجازه بدهید که اینجا با هم یک قرار بگذاریم:

 

این نوع نگاه به مدل ذهنی، کاملاً با صفات شخصیتی متفاوت است که خیلی اوقات نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم تغییر جدی کنند و یا اگر هم چنین انتظاری داشته باشیم، بیشتر نیازمند گذر زمان است تا تغییر صفات شخصیتی از طریق مطالعه و یادگیری.
بخش قابل توجهی از آنچه به عنوان درس کارآفرینی در مراکز مختلف آموزشی تدریس می‌شود، به نوعی به این قسمت باز می‌گردد.
همچنین قسمت عمده‌ی آموزش های انگیزشی حوزه کسب و کار، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به این قسمت تکیه دارند.
مباحثی مانند ریسک پذیری و نگرش به ریسک، همچنین نگرش به بحث شبکه سازی و نیز نگرش مناسب نسبت به پول، تنها بخش کوچکی از مجموعه گسترده مدل ذهنی مناسب برای کارآفرینی است.
ما در متمم بحثی هم تحت عنوان مدیریت در شرایط ابهام داریم که بخش قابل توجهی از آن، با اتکا به نظرات و نوشته‌ها و افکار نسیم طالب، تولید و تدوین شده است.
واقعیت این است که شما می‌توانید وارد دنیای کسب و کار شوید و بحث مدیریت در شرایط ابهام را نشناسید.
به هر حال، قبل از نسیم طالب و درس‌های متمم هم، هزاران سال کسب و کار و تجارت، وجود و رونق داشته است.
اما، با توجه به اینکه ابهام در محیط کسب و کار اجتناب ناپذیر است و تهدیدها، در تمام مسیر کارآفرینی و توسعه کسب و کار وجود دارند، اگر بتوانیم به صورت تدریجی و منظم، برای درک مفاهیم مدیریت در شرایط ابهام وقت بگذاریم، احتمالاً هزینه های کمتری را برای اشتباهات احتمالی خواهیم پرداخت.
 
گام پنجم: تقویت مهارت‌های مورد نیاز برای کارآفرینان
توجه به مهارتها و تلاش برای توسعه مهارتهای فردی، فعالیتی است که به صورت دائمی در زندگی همه‌ی ما وجود دارد و باید وجود داشته باشد.
اما طبیعی است کسی که به کارآفرینی و ایجاد یک کسب و کار جدید فکر می‌کند و یا اینکه کسب و کار کوچکی را خلق کرده و در حال مدیریت آن است، چاره‌ای ندارد جز اینکه یادگیری و بهبود برخی از مهارتها را در صدر فهرست اولویت‌های خود قرار دهد.
اجازه بدهید در اینجا برخی از این مهارتها را به صورت فهرست‌وار مرور کنیم:
 
مهارت برنامه ریزی
مدیریت یک کسب و کار، همیشه نیازمند برنامه ریزی است. برنامه ریزی و تعیین اهداف سالیانه، برنامه ریزی برای توسعه نیروی انسانی، برنامه ریزی برای جستجو و یافتن فرصتهای جدید، برنامه ریزی برای تامین منابع مالی و ده‌ها برنامه مشابه دیگر، از جمله نیازهای اجتناب ناپذیر مدیریت کسب و کار هستند.
در کسب و کارهای بزرگ، دپارتمان‌ها و واحدهای مختلف، توسط کارکنان و مدیرانشان، به نوعی این برنامه ریزی‌ها را انجام می‌دهند و نقش مدیر ارشد، بیشتر از جنس تعیین جهت‌های کلی و نیزتلاش برای همسو کردن برنامه های واحدها است.
اما دشواری مدیریت کسب و کار کوچک در این است که تقریباً خلق و ارزیابی و همسو کردنو پیاده سازی برنامه‌ها، توسط یک یا شاید دو فرد کلیدی انجام می‌شود. شاید ضعف مهارت برنامه ریزی و پیاده سازی برنامه‌ها، در سازمان‌های بزرگ (به علت تقسیم شدن بار آن بین افراد و دپارتمان‌های متعدد) خود را به سرعت نشان ندهد، اما در کسب و کارهای کوچک، اثرات منفی و ثمرات مثبت مهارت برنامه ریزی را به سرعت مشاهده خواهیم کرد.
 
مهارت ریسک کردن
توجه داشته باشید که ریسک را هم می‌توان به عنوان یک صفت شخصیتی (Personality Trait) و هم به عنوان یک مهارت فردی (Personal Skill) در نظر گرفت.
ما معمولاً بحث ریسک به عنوان صفت شخصیتی را با ریسک پذیری و ریسک به عنوان یک مهارت را با ریسک کردن مورد اشاره و ارجاع قرار می‌دهیم.

 

مهارت مدیریت بحران
 اگر چه بحران در همه کسب و کارها و برای همه مدیران وجود دارد، اما مدیریت بحران برای کارآفرینان در کسب و کارهای کوچک ضرورتی حیاتی است. ماجرای کسب و کار کوچک، همان مثال قدیمی است که می‌گفتند در خانه‌ی مور، شبنمی طوفان است.
کسب و کارهای بزرگ و قدرتمند، به همان اندازه که از محیط تاثیر می‌پذیرند بر روی آن تاثیر هم می‌گذارند. اما کسب و کارهای کوچک، عملاً تابع شرایط محیطی هستند. بنابراین، وقوع بحران برای آنها فقط به معنای چالش نیست، بلکه می‌تواند سرنوشت آنها را دگرگون کند.
 
 
 
مهارت مدیریت تعارض
هر چه یک کسب و کار کوچک‌تر و چابک‌تر باشد، می‌توان انتظار داشت که تعارض‌های پیچیده‌تر و عمیق‌تری را تجربه کند.
سازمانی که ۱۰۰۰۰ نفر کارمند دارد و دپارتمان‌ها و چارت سازمانی آن مشخص است، به سادگی نمی‌تواند محصول یا چارت سازمانی خود را تغییر دهد. حتی مدیری که چند سال در یک موقعیت مانده، در چنین سازمان‌هایی امپراطوری خود را ساخته و تا حدی از خود و موقعیتش دفاع می‌کند.
اما در کسب و کار جوان و کوچک، کسی که تا امروز فکر می‌کرده نقش مهمی در کار خواهد داشت، فردا می‌فهمد که ظاهراً در تیم کاری، زیادی است.
کسی که در روزهایی که هنوز شرکت شکل نگرفته بود، به صورت شفاهی قول ۵% از سهم شرکت را شنیده بود، امروز که شرکت اولین درآمدها را پیدا کرده می‌بیند که شرکا چندان تمایلی برای به رسمیت شناختن سهم او ندارند.
بگذریم از اینکه محصول یا بازار یا صنعت هم ممکن است در این میانه عوض شود!

 

ممکن است با خود بگویید که در شرکت‌های میلیاردی، تعارض را می‌بینم و می‌فهمم اما نمی‌توانم بفهمم در شرکتی که هنوز هیچ کار خاصی نکرده، چرا باید تا این حد تعارض شکل بگیرد.
برای درک بهتر این شرایط، کافی است با یکی از تیم‌های نرم افزاری که در حال نوشتن یک اپلیکشین موبایل یا طراحی یک وبسایت هستند گفتگو کنید.
شاید آنها برای پرداخت هزینه‌ی ساندویچ ناهار تیم خود، مشکل داشته باشند، اما در بحث‌های کاری، کاملاً‌ احساس می‌کنند که در حال معامله سهام شرکت اپل هستند.
البته نمی‌توان گفت چنین نگاهی اشتباه است. همه‌ی شرکتهای بزرگ، زمانی کوچک بوده‌اند و بسیاری از چالش‌های دوران بلوغ کسب و کارها، به دوران کودکی آنها باز می‌گردد (درست مثل یک انسان که ریشه های برخی رفتارها و مسائلش را باید در دوران کودکی‌اش جستجو کرد).
 
مهارت مذاکره
اهمیت مهارت مذاکره در کارآفرینی، چیزی نیست که نیازمند شرح و تفصیل باشد. مذاکره با مشتریان بالقوه، مذاکره با مشتریان ناراضی، مذاکره با اجزاء زنجیره تامین و توزیع کنندگان و نیز مذاکره با همکاران، تنها بخشی از مذاکره های مورد نیاز یک کارآفرین هستند.
ما مجموعه متنوعی از درس‌های مرتبط با مذاکره را در متمم ارائه کرده‌ایم. اگر هم فرصت مطالعه همه آنها را ندارید، حداقل مرور درس‌های نقشه راه تبدیل شدن به یک مذاکره کننده حرفه ای در مذاکره های تجاری احتمالاً می‌تواند برای شما مفید باشد:
 
مهارت متقاعدسازی
کارآفرین – خصوصاً در زمان کوچک بودن کسب و کار – بخش عمده‌ای از وقت روزانه‌اش را ناگزیر، به متقاعد کردن دیگران می‌گذراند:
  • باید کارمند را متقاعد کند که ما الان کوچک هستیم و یک روز بزرگ می‌شویم. پس لطفاً از حالا به اندازه‌ی مدیر یک شرکت بزرگ به حرف من گوش کن.
  • باید خانواده را متقاعد کند که این زندگی زیر پله‌ای، جذاب‌تر از زندگی در طبقه آخر یک ساختمان شیک و یک عنوان شیک و تمیز سازمانی است. اگر جوان‌تر و مرد باشد، احتمالاً لازم می‌شود خانواده‌ی همسر آینده‌اش را هم قانع کند که این فولکس قورباغه‌ای قدیمی، روزی پورش خواهد شد و اگر امروز هیچ چیز ندارد، لااقل ایده‌های خوب دارد (و تازه اگر خانواده‌ی طرف مقابل، این حرف‌ را بپذیرند، خودش در صلاحیت ذهنی آنها تردید می‌کند!).
  • باید سرمایه گذاران را قانع کند که به او وام دهند یا اگر با او مشارکت می‌کنند، سهم کمتری بخواهند. سرمایه گذار اصل کار را به سرمایه‌اش می‌داند و کارآفرینی که صاحب ایده است، همیشه احساس می‌کند که هزینه‌ی بی‌پولی را می‌دهد. این شکاف در نگرش، به کمک مهارت متقاعدسازی می‌تواند کمتر شود.
  • همچنین در مواردی که نیازمند کسب مجوز یا تعامل با سازمان‌های بزرگ و مراکز قانونی باشید، باز هم نیازمند مهارت متقاعدسازی هستید.
اگر وارد مسیر کارآفرینی و ایجاد کسب و کار شده‌اید یا قصد دارید این کار را بکنید، منطقی است جایگاه ویژه‌ای را به مهارت متقاعدسازی اختصاص دهید و آن را نه به عنوان زیرمجموعه‌ای از مذاکره، بلکه به عنوان یک مهارت مستقل در نظر بگیرید.
 
 نقشه راه کارآفرینی و ایجاد و مدیریت کسب و کارهای کوچک (SBA)
نقشه راه کارآفرینی و ایجاد و مدیریت کسب و کارهای کوچک (SBA)
مطالب مشابه
نظرات کاربران
*به این مطلب امتیاز دهید
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*به این نظر امتیاز دهید
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
خانهورود به حساب کاربریسبد خرید
تحویل اکسپرستحویل اکسپرسپشتیبانی 24 ساعته 7 روز هفتهپشتیبانی 24 ساعته 7 روز هفتهضمانت اصل بودن کالاضمانت اصل بودن کالاضمانت بازگشت کالاضمانت بازگشت کالاپرداخت در محل فقط اصفهانپرداخت در محل فقط اصفهان

دفتر مرکزی :
اصفهان / بلوار کاوه / خیابان ابوریحان بیرونی / بلوار ایمان / خیابان بهار / کوچه فروردین / پلاک1/کد پستی:8193813986
..................................................................................
ایمیل سایت : info @ bigmagazin. com
ایمیل مدیر : bigmagazin @ yahoo. com
..................................................................................
پشتیبانی 24 ساعته : 09136006974 | 09103113134
پشتیبانی پوشاک بانوان : 09116808133
تلفکس : 03134519130

کلمه BIGMAGAZIN از دو بخش تشکیل شده است. BIG به معنای بزرگ در زبان انگلیسی و MAGAZIN که از کلمه روسی به معنای فروشگاه گرفته شده است. بیگ مگزین به عنوان یکی از فروشگاه های اینترنتی با بیش از شش سال تجربه در فروش آنلاین، با پایبندی به چهار اصل کلیدی، پشتیبانی 24 ساعته، 7 روز ضمانت بازگشت کالا، تضمین اصل‌ بودن کالا و ارسال به موقع مرسوله موفق شده تا همگام با فروشگاه‌های معتبر جهان، به یکی از بهترین فروشگاه های اینترنتی ایران تبدیل شود. به محض ورود به سایت بیگ مگزین با یک سایت پر از کالا رو به رو می‌شوید! گروه ما به غیر از ارائه کالا سعی در تولید محتوا در بخش های اتاق خبر و دانستنی ها نموده است تا بتواند همه دیدگاه ها را راضی نگاه دارد. شور و شوق ما برای برتری همیشه ما را به سمت جلو و آینده بهتر می‌راند.

*قبل از خرید قیمت ها را با پشتیبانی سایت چک فرمائید

جستجو