پدر هم در سرد مزاجی زنان مقصر است
بالاخره ملاحظه مینمایید برای تمتع زن چقدر اشکال و شرایط لازم است عدم موفقیت اغلب به علت جهل و عدم تجربه مردان مخصوصاّ پدران است (اگر چه تعجب خواهید کرد) چون دختر جوان به پدر خود عادت کرده و او را از قلب دوست دارد بدین جهت ممکن است از شوهر جوان، خوشش نیاید ولی اگر مردی به سن متوسط و شبیه پدرش باشد او را دوست داشته باشد و چون اخلاق و رفتار مرد متوسط بیشتر شباهت به پدرش دارد بنابر این میتوان گفت در این قسمت مقصر حقیقی پدر است که در منزل طوری با دخترش رفتار کرده است که دختر هم همان توقع را از شوهر جوان دارد و مخصوصاّ پدرانی که با دختران سخت رفتاری کرده اند و آنها را همیشه مواظبت نموده از معاشرت باز داشته اند و بیشتر این احساس را (کمپلکس) در دختر تولید کرده اند.
عامل دوم پدرانی که به دختران سخت میگیرند و دختر را از هر رابطه ای با جنس مخالف منع و رابطه جنسی را عملی کثیف میخوانند و این تصویر را در ذهن دختر حک میکنند. این تصور در ذهن دختران میماند و در زندگی زناشویی و رابطه زناشویی تاثیر میگذارد و باعث میشود که دختر از آن رابطه احساس گناه کند.اما لازم به ذکر است که این تصور قابل تغییر است در صورتی که زن و مرد از آن آگاه بوده و در جهت رفع این تصور غلط اقام و سعی و تلاش نمایند. شوهر در این خصوص بسیار نقش مهمی را ایفا میکند، چرا که با مطالعه بیشتر در این مورد و صبوری میتواند با صحبت با ذوجه خود و رفتار درست و صبورانه همسر خود را آگاه و حس اعتماد را به او بدهد. و با جلب اعتماد میتواند همسر خود را از رابطه زناشویی راضی نماید.
شوهر هم در سردمزاجی زنان مقصر است
بالاخره باید اقرار کرد که سردی زن غالباّ از جهل، خود پسندی و یا بی کفایتی شوهر است. پس اگر زنی به سردی مبتلا باشد در درجه اول باید شوهر تحت درمان و تعلیم قرار گیرد و علت عمدهُ سردی زن از حرکات و رفتار نامناسب عشق اولیه مرد باشد که مرد در شب اول خشن یا وحشی بوده است و تولید واژینیسم (انقباض شدید مهبل) یا ورم اعضاء حساس زن شده است. با برخورد و صحبت اولیه و منزل و محل ملاقات ابداّ مناسب نبوده و زن خاطرات فوق العاده بدی داشته است. مردانی که به علت پول و ... همسر اختیار کرده اند و ابداّ محبت و عشق و علاقه ندارند و یا نسبت به زن بی وفا، متکبر و بی تفاوت هستند یا مردانی که بدون ملاطفت و نوازش و مقدمات لازم خواسته اندعمل آمیزش را انجام دهند پس از اینکه به مقصد رسیدند پشت خود را به زن نموده به خواب روند و مردانی که زن را فقط اسباب تفریح و عیش و یا خدمتکار فرض نموده و شریک زندگی خود نمیدانند مسبب و مقصر عمدهُ سردی زن میباشند.
گاهی زنان خود مقصر سرد مزاجی خود هستند
بعضی اوقات به علت نارسائی اعضاء زنانه امر آمیزش به درجه مکال نمیرسد. ما اشاره کردیم که مرد در روز 13 میلی گرم ترشح مردانه و زن 8 میلی گرم در روز ترشح مردانه دارند، پس اگر زنی مردی را دوست میدارد در واقع بهترین قسمت خود را دوست دارد و مردی که در مقابل اوست در روح و ضمیر اوجا دارد بدین جهت او را میپرستد و این فکر در عالم و هم خیال زن است. مثل اینکه در آئینه خود را میبیند. اما وای به روزی که این آئینه بشکند و زن از این خیال و تصور بیرون آید دیگر زن این موجود مضاعف را نمیبیند و یک شخص اجنبی را با گوشت و استخوان مشاهده میکند که عقیده و نظریه مخالف دارد و پس از قطع شدن این رابطه دیگر طرف را همان موجود خیالی نمیداند و بالاخره سرد میشود زیرا قسمت قطع شده را در مقابل خود نمیبیند که به آن ملحق شود بدین جهت سرد میماند و میخواهد طرف را در همان طرفی که مطابق میل اونیست تنبیه نماید. در صورتی که مکی داند خودش را تنبیه میکند و از این راه رنج زیادی میبرد.
در واقع علت حقیقی سردی بعضی زنان آن است که مرد را یعنی قسمت اولیه بدن خود را دوست ندارند و تنها وسیله درمان در این موارد آن است که زن از خودش خوشش آید.
درمان قطعی آن است که مردان را هدایت کنند تا زن نجات یابد. پس باید در درجهُ اول پزشک معالج بدون حضور زن با شوهر مذاکره و تحقیقات لازم نماید و خیلی عجیب است که اغلب مردان به علت تفرعن و ... نمیخواهند اظهارات صحیح نماید، در صورتی که پزشک به دانستن آنها احتیاج دارد و باید به شوهر بفهماند که تمام این سئوالات برای کشف حقیقت است و ممکن است عواملی در مرد دیده شود و بدون اینکه او بداند سبب سردی و خاموشی احساسات زنانه همسر خود شده است، پس از این که ثابت شد مرد تقصیر ندارد، در این صورت باید به معاینه کامل زن بپردازد و چنانکه ما در فوق اشاره کردیم اولین عامل در زن دماغ (مسائل مغزی و روحی) است. پس باید در درجه اول به درمان روانی او پرداخت و روانشناسان به وسیله پسیکوآنالیز (تلقین روانی) مانند یک فیلم تمام گذشته زن را از موقع طفولیت به خاطر او میآورند تا بدانند اینحالت غیر طبیعی از چه تاریخ و به چه علت به وجود آمده است. این طریق ممکن است گاهی ماهها بلکه سالها طول بکشد تا پزشک بتواند علت حقیقی را کشف کند.
بدین جهت امروز بیشتر به نارکوآنالیز (خواب مصنوعی) متوسل میشوند و آن را از راه تزریق یکی از داروهای خواب آور مثل پانتال میسر است و در خواب تحقیقات لازم از زن میشود. در این حالت زن نه کاملاّ خواب و نه کاملاّ بیدار است. میتواند اظهاراتی بنماید که قبلاّ از روی خجالت یا موانع دیگر ممکن نبود بگوید و پزشک موفق به کشف علت حقیقی که تا به حال مخفی بود شود، مثل عدم عشق و محبت، تکان در دورهُ طفولیت، تمایل به همجنس خود، تکبر، حسادت، و ...
پس از بیدار شدن بیمار نمیداند که حقیقت را گفته است. بدین جهت پزشک میتواند بدون هیچگونه مانع درمان خود را به همین وسیله تعقیب نماید و اغلب زنان در 3 تا 4 جلسه کاملاّ بهبود مییابند.
چه کسانی در سرد مزاجی بانوان مقصرند(بخش دوم)