با توجه به آنچه در درس تعریف درونگرایی مطرح شد میتوانیم بگوییم که درونگرایی برخلاف تصور اولیه – که بسیاری از ما فکر میکنیم معنا و مفهومش را به خوبی میدانیم و میفهمیم – یک تعریف واحد و مشخص ندارد. مثلاً علاقهمندان مکتب یونگ و کسانی که از الگوی MBTI استفاده میکنند، در مقایسه با کسانی که پیگیر نظریه پنج عاملی شخصیت هستند، مفهوم پردازی متفاوتی از درونگرایی دارند. دانشمندانی نظیر هانس آیزنک هم – که دیدگاه آنها در این زمینه مهم و تأثیرگذار است – تعریف و مقیاس ویژهی خود را ارائه کردهاند.
البته اشارهی ما به اختلافنظر دربارهی مفهوم و تعریف درونگرایی به این معنا نیست که حق نداریم دربارهی آن حرف بزنیم یا هر چه در این زمینه میشنویم و میخوانیم، نادرست یا غیردقیق است.
به هر حال، همهی ما کمابیش درکی از درونگرا بودن و برونگرا بودن داریم و خود و دیگران را جایی درطیف درونگرایی و برونگرایی قرار میدهیم.
اما تأکید ما از این جهت است که توصیههای مربوط به رفتار با درونگراها (و برونگراها) را درحد نظریههای دقیق علمی در نظر نگیریم و بیشتر در حد پیشنهادهایی مبتنی بر تجربه فرض کنید.
در انتخاب این پیشنهادها و توصیهها، سعی کردیم مواردی را مطرح کنیم که اتفاق نظر بیشتری دربارهی آنها وجود دارد.
حق فعالیتهای انفرادی را برای درونگراها قائل شویم
فراموش نکنیم که یکی از مهمترین تفاوتهای افراد درونگرا و برونگرا، تاثیر تعاملات اجتماعی بر آنهاست.
افراد برونگرا از تعامل اجتماعی با دیگران انرژی میگیرند. برونگراها، حتی اگر قبل از ورود به یک جمع یا مراسم یا مهمانی، انرژی چندانی نداشته باشند، احتمالاً با حضور در جمع، سرحال و باانرژی خواهند شد و مهمانی یا مراسم را در وضعیتی بهتر از قبل، ترک میکنند.
این ویژگی درباره درونگراها مصداق ندارد. حضور در جمع و فعالیتهای جمعی از آنها انرژی میگیرد.
به همین علت، در موارد بسیاری فعالیتهای انفرادی (Solo Activities) را ترجیح میدهند.
پس اگر برنامههای منظمی برای گرد هم جمع شدن دوستان میگذاریم یا در شرکت برنامههای جمعی خارج از فضای کاری اجرا میکنیم، این حق را برای آنها قائل شویم که [بدون شنیدن اعتراض و انتقاد ما] گاهی در این برنامهها شرکت نکنند.
همچنین در برنامههای جمعی فضا را برای تجربههای انفرادی آنها باز بگذاریم.
دست درونگراها را در انتخاب تعاملات اجتماعی، بیشتر باز بگذاریم
با توجه به اینکه منبع انرژی درونگراها برای تعامل اجتماعی محدود است، ممکن است برای حضور در گروههای اجتماعی مقاومت داشته باشند.
این به آن معنا نیست که افراد درونگرا حضور در جمع را دوست ندارند؛ بلکه میتوانیم بگوییم افراد درونگرا حضور در «هر جمعی» را دوست ندارند و نسبت به حضور داشتن یا نداشتن در جمعهای مختلف، با حساسیت بیشتری تصمیم میگیرند.
شاید برای یک برونگرا دیدن درخواستهای دوستی انباشته شده در یک شبکه اجتماعی (مثلاً اینستاگرام یا Vero) هیجانانگیز و جذاب باشد؛ اما ممکن است برای یک فرد درونگرا دیدن هر درخواست دوستی و ایجاد رابطه، عاملی برای ایجاد استرس باشد. درونگرا ممکن است در چنین مواقعی، ساعتها فکر کند؛ با دوستان خود مشورت کند و نهایتاً درباره رد یا قبول درخواست فالو کردن یک نفر تصمیم بگیرد.
با کمی اغراق میتوان گفت: شاید در مدتی که یک درونگرا دربارهی تایید کردن یا نکردن یک درخواست دوستی در شبکههای اجتماعی تصمیم میگیرد، یک برونگرا، رابطهی عاطفی کاملی ساخته و تثبیت کرده و شاید حتی آن را به پایان هم رسانده باشد.
نحوه برخورد و رفتار با افراد درونگرا