سئوالی که نسل جدید بشریت بیشتر از گذشتگان به آن اهمیت میدهند.. بگذارید کمی در مورد این موضوع صحبت کنیم که چرا تفکر آدمی به این سمت رفته است.
گر چه به نظر من خلاقیت از ابتدای به وجود آمدن بشریت وجود داشته است چرا که اگر وجود نداشت نسل ما شاهد این همه تغییر و تحول در طول این سالها نمیشد. اما نمیتوان منکر این شد که خلاقیت و تفکر رو به جلو در دنیای امروزی جایگاه ویژه تری نسبت به انسانهای اولیه دارد. اگر به تاریخ خوب بنگریم میبینیم که با رشد جمعیت و تبدیل زندگی قبیله ای به زندگی شهری به مرور زمان و با توجه به ترس خطر های طبیعی و قدرت طلبی انسان ها و نیاز انسان برای رسیدن به آرامش و زندگی بهتر، باعث شده است که به ذهن خود فشار آورد تا چیزهایی که قبل او به ذهن کسی نرسیده بود را کشف کند یا کشفیات دیگران را گسترش دهد.
انسان هایی که از تجربه دیگران استفاده کرده و پشتکار از خود نشان داده اند توانسته اند سرانجام موفق به کشف موضوعی شوند که ما امروزه حاصل آن را خلاقیت میشماریم.
متاسفانه اکثر ما فکر میکنیم که خلاقیت خاصیتی است که فقط بعضی از انسان ها از آن بر خوردارند در صورتی که اصلا اینطور نیست و همه کسانی که نامشان به عنوان ذهن های خلاق در تاریخ آمده است. تنها با تلاش و تحقیق و صبر و پشتکار توانستند به موضوعی برسند که دیگران در آن موضوع هیچ تلاشی نکردند.
پس تا اینجا به این نتیجه میرسیم که برای رسیدن به یک تفکر خاص و جدید که مورد توجه قرار گیرد باید ابتدا به دنبال نیاز جامعه و محیط پیرامون باشیم و در این مورد تحقیق و تفحص کنیم تا درصد اشتباه را به حداقل برسانیم و با تفکر آزاد و تلاش و پشتکار، ایده خود را به حقیقت تبدیل کنیم.
برای رسیدن به هدف باید بدانیم که اصلا کار ساده ای نیست بلکه بسیار زمانبر و دشوار است و ممکن است بار ها و بارها به نتیجه نرسیم و به هیچ عنوان نباید دست از تلاش بکشیم.
گاهی دست کشیدن ما از تلاش به خاطر نداشتن بودجه برای به نتیجه رساندن ایده خود است، چرا که هر تفکری نیاز به سرمایه دارد تا به حالت اجرایی برسد. این واقعیت وجود دارد که داشتن سرمایه کار را زودتر به نتیجه میرساند اما این موضوع دلیل انجام نشدن آن کار نیست و با کمی صبر و حوصلهُ بیشتر و پشتکار میتوان کار را به سرانجام رسانید.
یکی از مسائل مهم که باعث میشود یک تفکر یا ایده تبدیل به خلاقیت شده و رشد کند این است که در تفکر نباید هیچ محدودیتی قائل شد بلکه بلعکس باید اجازه داد ذهن هر چه میخواهد خیال پردازی کند. دلیل اصلی این که ما به بعضی از تفکرات تخیلی میگوئیم این است که در دنیای واقعی اثری از آن نمیبینیم و هر تفکری را که در اطرافمان ندیده باشیم غیر واقعی میدانیم در صورتی که این تفکر کاملا اشتباه است، این که ما همه چیز را نمیبینیم دلیل بر نبود آن نیست. پس تنها راه داشتن یک تفکر خلاق و رسیدن به یک ایدهُ نو خیال پردازیست. البته خیال پردازی با دانش بسیار کاربردی تر است.( هر چه قدر که ذهن ما پر بار تر باشد در رسیدن به یک ایده نو موفقتر خواهیم بود )
به طور مثال ایجاد گلخانه در صنعت کشاورزی که یک ایده بسیار کاربردی بود. یا ایجاد یک سایت فروشگاهی آنلاین. یا ایده رفتن به فضا و هزاران ایده دیگر که مردمانی شبیه به ما موجب وجودشان شدند.
جمع بندی کلی برای رسید به یک ایده
1. تحقیق
2. دانش
3. صبر
4. پشتکار
5. تخیل
برای بهبود مطالب سایت، ما را با نظرات خود یاری رسانید